شبح اَبَرتورم بر سر پوتین
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۳۵۰۴
فرارو- پس از حمله روسیه به اوکراین قیمت کالاها در کشورهای غربی افزایش یافت. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در آن زمان از این موضوع خوشحال بود و به اندازه کافی به سلامت اقتصاد کشورش اطمینان داشت. او تابستان گذشته گفته بود افرادی که اقدامات اش را مقصر افزایش نرخ تورم میدانند سواد خواندن و نوشتن ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از دیلی تلگراف، در حالی که نرخ تورم در کشورهای غربی در حال کاهش است روسیه افزایش نرخ تورم را تجربه میکند. به طور رسمی نرخ تورم در روسیه هنوز بسیار پایینتر از نرخ هدف است. با این وجود، سیاستگذاران آن کشور به وضوح به وحشت افتاده اند.
بانک مرکزی روسیه روز سه شنبه با برگزاری جلسه اضطراری از افزایش ۳.۵ درصدی نرخ بهره خبر داد و نرخ بهره را به ۱۲ درصد رساند. این اقدام یک ماه زودتر از جلسه تصمیم گیری برنامه ریزی شده بانک مرکزی روسیه برای تاریخ ۱۵ سپتامبر اتخاذ شده است. این افزایش نرخ بسیار بیشتر از دو درصد افزایشی بود که اکثر تحلیلگران پیش بینی میکردند. این افزایش نرخ به دنبال افزایش چند درصدی پیشین در ماه ژوئن اولین مداخله بانک مرکزی روسیه در بیش از یک سال گذشته محسوب میشود که فراتر از انتظارات پیشین بوده است.
تصمیم ماه آگوست اقدامی برای تثبیت ارزش روبل بود که در روز دوشنبه به رقم پایینتر از ۱۰۰ در برابر هر دلار سقوط کرد. یکی از مشاوران اقتصادی پوتین بانک مرکزی روسیه را مقصر وضعیت ایجاد شده دانست پس از آن بازیای از سرزنش کردن یکدیگر در مسکو به راه افتاد.
با این وجود، بانک مرکزی روسیه هشدار داد که در صورت تشدید ریسکهای تورمی افزایش نرخ تورم بیش تری در راه است. فشارها در چندین جبهه ایجاد میشود. کاهش ارزش روبل که از ابتدای سال حدود یک چهارم کاهش یافته است هزینه واردات را افزایش میدهد. بازار کار فشرده باعث رشد دستمزدهای بالا میشود و مخارج دولت در حالی که تحریمها عرضه را محدود میکند تقاضا را بیشتر افزایش میدهد.
پس از تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین تورم در روسیه افزایش و سپس به شدت کاهش یافت. در ماه آوریل قیمت مصرف کننده با نرخ ۲.۳ درصد افزایش یافت تقریبا نیمی از نرخ هدف بانک مرکزی که بالاتر از نرخ ۴ درصدی بریتانیا است.
اکنون نرخها در روسیه در حال افزایش هستند. شاخص بهای مصرف کننده در روسیه در ماه ژوئن به میزان ۳.۳ درصد افزایش یافت. این رقم ممکن است نسبتا پایین به نظر برسد، اما به دلیل سرعت بسیار بالای تورم ثبت شده در ماههای ابتدایی جنگ تحریف شده است. نرخ تورم ۰.۶ درصدی ماه به ماه نشان میدهد که قیمتها بسیار سریعتر از ارقام سالانه افزایش مییابند و این بار احتمال تداوم رشد قیمت بسیار بیشتر است.
"لیام پیچ" اقتصاددان ارشد بازارهای نوظهور در کپیتال ایکانومیکس میگوید:"تورم در ابتدا کاهش یافت، زیرا مخارج خانوارها کاهش یافته بود. در همان زمان رونق قیمت انرژی باعث افزایش مازاد تجاری روسیه و تقویت روبل شد. این به نوبه خود هزینه واردات را کاهش داد. اکنون بسیاری از این عوامل معکوس شده اند. تقاضای سرکوب شده زیادی در اقتصاد وجود دارد، اما اکنون در برابر محدودیتهای عرضه بسیار شدید است. مخارج دولت و اکنون ضعف روبل ترکیبی کاملا سمی برای پویایی تورم روسیه هستند.
تورم در حال حاضر تک رقمی است، اما تهدید ابر تورم سناریویی شدید که در آن قیمتها بیش از ۵۰ درصد در ماه افزایش مییابد در چشم انداز اقتصادی پیش روی مسکو وجود دارد.
"تیموتی اش" یکی از همکاران برنامه روسیه و اوراسیا در اندیشکده چتم هاوس میگوید: "به وضوح میتوان امکان بروز ابرتورم در اقتصاد روسیه را متصور شد. به دهه ۱۹۹۰ میلادی نگاه کنید. روسیه پیشتر نیز تجربه چنین موردی را داشته است".
تورم در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به ۱۵۰۰ درصد افزایش یافت، زیرا کنترل قیمتهای دولتی لغو شد و شوک درمانی سبب شد تا نیروهای بازار غرب با سرعت بیشتری معرفی شوند وضعیت که اکنون در روسیه وجود ندارد. اش میگوید: "در یک سناریوی ابرتورمی شما در مورد پایان سناریوی حیات رژیم صحبت میکنید. زمانی که یک اقتصاد در حال فروپاشی است آنجا نقطه فروپاشی خواهد بود. هر چه زمان جنگ اوکراین طولانیتر شود شاید سه سال دیگر این احتمال بسیار افزایش خواهد یافت".
او اشاره میکند که اگر بی ثباتی سیاسی مستمر باعث کاهش ارزش روبل شود و همزمان با آن تحریمها نیز ادامه داشته باشند این وضعیت به درآمدهای ملی روسیه آسیب وارد ساخته و ممکن است باعث ایجاد ابرتورم شود. او معتقد است حتی اگر از این وضعیت جلوگیری شود قیمت کالاها در روسیه در آستانه افزایش است.
با توجه به اینکه اقتصاد روسیه در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری از زمان شروع جنگ در عرضه محدود شده انتظار میرود فشارهای تورمی شتاب پیدا کند و در اینجا مسئله صرفا در مورد زمان وقوع آن است.
کاپیتال ایکانومیکس انتظار دارد تورم در حدود ۷.۵ درصد به نقطه اوج خود برسد. در هر صورت بانک مرکزی روسیه اکنون در موقعیت بسیار دشواری قرار دارد. برای جلوگیری از کاهش روبل کار کمی میتواند انجام دهد و با توجه به این که دولت بعید است هزینههای نظامی خود را محدود کند افزایش بیشتر نرخ بهره لازم است.
تورم ممکن است در حال حاضر در وضعیت بدتری نسبت به آمارهای ارائه شده از سوی دولت آن کشور قرار داشته باشد. اش میگوید: "بدیهی است که دولت روسیه علاقه دارد میزان افزایش تورم را کمتر از میزان واقعی آن بیان کند. در نتیجه، هر آمار رسمیای که منتشر میشود باید علامت سوالی برای مان باشد چرا که دادهها با برآورد بسیار کمتر از میزان واقعی ارائه شده اند".
"استیو هانکه" استاد اقتصاد کاربردی در دانشگاه جان هاپکینز استدلال میکند که تورم سالانه در روسیه در حال حاضر ۶۰ درصد است. هانکه از یک روش جایگزین برای ردیابی تورم مبتنی بر برابری قدرت خرید استفاده میکند نظریهای که نشان میدهد یک محصول در دو کشور در مقایسه با یک ارز باید قیمت یکسانی داشته باشد.
روش هانکه به جای استفاده از سبدی از کالاهای نماینده قیمت همه کالاها و خدمات را ردیابی میکند. این روش علاوه بر آن که فراگیرتر است با نرخ ارز نیز ارتباط نزدیک تری دارد. این رویکرد میتواند برای اقتصادهای منزوی مانند روسیه محدود شود جایی که واردات تنها ۱۸ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. هانکه استدلال میکند که هزینههای دولت در روسیه به این معنی است که تورم بالا اجتناب ناپذیر است. هانکه میگوید: "تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است و عرضه پول روسیه از نوامبر ۲۰۲۱ به سرعت در حال افزایش بوده است".
شبح ابر تورم به این معنی است که بانک مرکزی روسیه احتمالا برای مقابله با تورم سخت و سریع حرکت میکند. چند هفته پیش پیش بینی کنندگان انتظار داشتند که نرخ بهره در روسیه تا پایان سال به ۱۰ یا ۱۲ درصد افزایش یابد. آنان پنج ماه زودتر از حد انتظار به این سطح رسیدند.
روسیه به عنوان یک بازار در حال ظهور دارای سطوح بسیار پایین تری از بدهی بخش خصوصی است. خانوارهای بسیار کمتری وام مسکن یا وامهای کلان دارند این بدان معناست که افزایش بیشتری در نرخ بهره لازم است تا اثر مشابهی بر هزینهها و تورم داشته باشد. نرخ بهره ۷ درصد خنثی محسوب میشود. سطوح پایین بدهی به این معنی است که خانوارهای روسی در مقایسه با مردم بریتانیا با درد فوری کمتری از نرخ بهره ۱۲ درصدی مواجه خواهند شد.
با این وجود، هنوز هزینهای برای پرداخت وجود خواهد داشت. هزینههای استقراض دولت از قبل بسیار بالا بود. بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله ارز محلی روسیه ۱۱ درصد بود. افزایش نرخ بانکی هزینههای خدمات بدهی دولت را افزایش میدهد. اگر تورم به ۸ درصد برسد بازده بدهیهای دولت احتمالا به حدود ۱۴ درصد افزایش مییابد که فشار بیشتری بر دارایی عمومی وارد میکند.
افزایش مالیات برای سودآورترین بخشهای اقتصاد در این سناریو محتمل است و کرملین برای جلوگیری از افزایش هزینههای بدهی به دنبال کاهش بودجه است. دولت روسیه در حال حاضر افزایش مالیات بر بخش بانکی را آغاز کرده است و ۱۰ درصد کاهش هزینهها را برای برخی از حوزهها اعمال کرده است.
نرخهای بالا هم چنین به شرکتهای غیرمالی مانند شرکتهای معدن و نفت و گاز که بدهی دارند آسیب وارد میسازد. این کسب و کارها هم چنین در بخشهایی هستند که درآمدها از قبل تحت فشار قیمتهای پایین انرژی و تحریمها قرار دارند.
با طولانی شدن جنگ در اوکراین نرخهای بالاتر برای مقابله با تورم بیشتر محتمل به نظر میرسند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل بانک مرکزی روسیه روسیه در حال درصد افزایش افزایش یافت حال حاضر افزایش نرخ کاهش یافت هزینه ها نرخ بهره نرخ تورم قیمت ها کالا ها بیش تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۳۵۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563